از طرف عادل شکیبا برای مجید عزیزم.
من غصّه خوردم، سیب را فرزند ِ آدم خورد
من گریه کردم، یک نفر در آینه سم خورد
تو نیستی... دیگر به آن کافه نخواهم رفت
تو نیستی... نوشابه ی مشکی نخواهم خورد!
عمری سیاهی پشت رؤیای سپیدی بود
نه! تحفه ی این ابر، باران اسیدی بود...
سید مهدی موسوی
.