ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
دیروز داشتم پستهای یکی از بلاگر های خوب که تازه با وبلاگش اشنا شدم رو میخوندم که بهم کلی امید داد چون تو پستاش میشد امید رو به وضوح دیدو منم که مدتیه
داغون و پکر بودم رو از جام بلند کرد تا سری به تابلوی کایناتم بزنم و لیست اهدافمو دوباره مرور کنم
معمولا کیفیت زندگی انسانها رو دوچیز تعیین میکنه یکی کتابهایی که میخونیم و دیگری آدمهایی که با اونا آشنا میشیم.
امروزا کاری رو دارم انجام میدم که همه میگن تو نمیتونی و این منو بیشتر به طرف این کار سوق میده چون من معمولا آدم لجوجی هستم البته از نظر دیگران
مدتی تو کارام گره ای افتاده بود به اسم روزمرگی ،روزهایی که با هم تفاوتی نداشت و با خوندن پستهای این بلاگر عزیز که سرشار از حس و تکاپو بود به خودم تکونی
دادم و به محض اینگه تصمیم به حرکت دوباره گرفتم تاثیراتش برام آشکار شد.
به خودم گفتم من آنقدر بچه پررو هستم که بتونم روی شکست رو کم کنم .
حالا اون کاری که به تازگی شروع کردم بماند ،که خودم به این اعتقاد دارم که اگه کارم بگیره میتونه تمام اهدافم رو جامه ی عمل بپوشانم.
ممنونم مگهان جان
سلام آقا:)
خیلی خوشحالم که قدم برمیدارین در راه پیشرفتتون و خیلی برام جالبه که به نظرتون من حس زندگی و تکاپو تو وبلاگم دارم. چون خودم اینجوری فکر نمی کنم زیاد...
حس خوبیه که بتونم یه کمی امید به کسی بدم. خوشحالم کردین
خواهش میکنم
مطمین باشید همینطوره چن من نظرم رو ازطرف یک خانوم نوشتم و اون همسرمه و وقتی پستها تون رو بش مورفی کردم اون هم این رو گفت نظر خودمم همین بوده