مجید پدیده

مجید پدیده

مجید پدیده
مجید پدیده

مجید پدیده

مجید پدیده

ای دوست...


نمیدانم کجای جهانی و در چه حس و حالی هستی، 

 اما این را میدانم که مشکلت حل می شود، 

محکم باش، 

با قدرت، 

و لبخند بزن، 

 بدان اینکار سطح انرژی ات را متفاوت می کند، 

 لبخندت هدیه تو باشد، 

امروز به هر آنکس که دیدی، 

 یک لبخند معرکه بزن و دائم بخوان:

من روز خارق العاده ای در پیش دارم، 

 اگر در شغلی هستی که دستت میرسد تا کاری انجام دهی،

 هوای مردم را داشته باش، 

 که خدا هوایت را بهشتی می کند، 

عزیز دل، 

 رفیق ندیده، 

در این لحظه برایت می خواهم تا جانت لبریز از نور شود.




موفقیت



❌ بعضى وقت‌ها، واقعاً مى‌خواهیم در زندگى خود تغییرى بدهیم، اما از برداشتن قدم بعدى مى‌ترسیم، چون خیلى خطرناک به‌نظر مى‌رسد. چه چیزى را مى‌خواهید در زندگى خود تغییر دهید؟ خطرات موجود چیست؟   

 - شکست   

 - طرد شدن   

 - مضحکه دیگران شدن   

  - از چشم دیگران افتادن   

  از خود بپرسید: آیا واقعاً این مسائل براى شما مهم است. اگر هیچ‌وقت خطر نکنید، به چیرى که مى‌خواهید، نخواهید رسید. بگذارید اتفاقى در زندگى شما بیفتد، هر قدر هم که کوچک باشد، ارزش دارد. خطر کنیم و مطمئن باشیم

جملات زیبایی بود



1..اگر به میهمانی گرگ میروی سگت را همراهت ببر ..


2..قله ای که چند بار فتح شود؛ بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود !

مواظب دلت باش..


3..گاهی لب های خندان بیشتر از 

چشم های گریان”درد”می کشند .. 


4..“پایِ “معرفت که میاد وسط 

“دستِ “خیلیا کوتاه میشه. .


5..وقتی حرف راست میزنید 

فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند

که تمام زندگیشان بر دروغ استوار است ..


6..یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت.. 

اگه خودتو بگیری میندازنت !


7..مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم 

اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند :

معذرت میخوام ..


8..مزرعه را موریانه خورد،

ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم 

،لعنت به این حماقت!


9..آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار

نه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند ..


10.“زمان” وفاداری آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” ..



رفیق خوب داشتن



هر وقت خواستی پارچه‌ بخری

 

آنرا در دست مچاله کن و بعد رهایش کن

اگر چروک برنداشت 

جنس خوبی دارد. 


آدم‌ها نیز همینطورند


آدم‌هایی که بر اثر فشارها و مشکلات 

اخلاق و رفتارشان عوض می‌شود و چروک بر میدارند

جنس خوبی ندارند


و برای 

رفاقت 

معاشرت 

مشارکت

ازدواج 

و اعطای مسئولیت 

به هیچ وجه گزینه‌ی مناسبی نخواهند بود


 

آن زمان وقتی لقط به بخت خود زدم



پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی

پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم


پدر: اما دختر مورد نظر من ، دختر بیل گیتس است

پسر: آهان اگر اینطور است ، قبول است


پدر به نزد بیل گیتس می رود و می گوید:


پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم

بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند.


پدر: اما این مرد جوان قائم مقام مدیرعامل بانک جهانی است

بیل گیتس: اوه، که اینطور! در این صورت قبول است


بالاخره پدر به دیدار مدیرعامل بانک جهانی می رود


پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم

مدیرعامل: اما من به اندازه کافی معاون دارم!


پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!

مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد


 و معامله به این ترتیب انجام داشت میشد که به دلایلی نشد