مجید پدیده

مجید پدیده

مجید پدیده
مجید پدیده

مجید پدیده

مجید پدیده

غصه عمر

از طرف عادل شکیبا برای مجید عزیزم.





من غصّه خوردم، سیب را فرزند ِ آدم خورد
من گریه کردم، یک نفر در آینه سم خورد

تو نیستی... دیگر به آن کافه نخواهم رفت
تو نیستی... نوشابه ی مشکی نخواهم خورد!

عمری سیاهی پشت رؤیای سپیدی بود
نه! تحفه ی این ابر، باران اسیدی بود...


سید مهدی موسوی
.

آرزوی بهترین برای بهترین

برایت رویا هایی آرزو میکنم تمام نشدنی

و آرزوهایی پر شور

که از میانشان چندتایی برآورده بشه


برایت آرزو میکنم که دوست داشته باشی

آنچه را که باید دوست بداری

و فراموش کنی

آنچه را که باید فراموش کنی



برایت شوق آرزو میکنم

آرامش آرزو میکنم


برایت آرزو میکنم که با آواز پرندگان بیدار شوی

و با خنده کودکان


برایت آرزو میکنم دوام بیاوری

در رکود،بی تفاوتی و نا پاکی دنیا

به این نه گفتنا و آری گفتنا

بخصوص که خود خودت باشی...


تقدیم به بهترینم



نوشته شده توسط مجید پدیده



هوای گریه

: متن ترانه های همایون شجریان 
هوای گریه
نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها منز من هر آن که او دور
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا مننه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا منستاره ها نهفته
در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
هوای گریه با من

کاینات خیلی باحالی

امرو ز رو با خوبی شروع کردم و سعی کردم به چیزای خوب فکر کنم و نتیجه ای گرفتم درخور تشکر از کاینات جانم .

امیدوارم حالت خوب باشه ،امروز تو پیشم بودی و من ٣ نفر رو پرزنت کردم که ازینا ١نفرشون ورودی شدن .

کاینات جان کارام رو رواله و دارم در موردت پست میزارم که اگه احیانن خدایی نکرده کسی این پست رو بخونه برات تبلیغ کرده باشم.

اصا چرا تبلیغ؟

بابا ای مردم ای دوستان  ،برادران و خواهران به فکر چیزای خوب باشین تا  کاینات بهتون بده.

این یک خرافه نیست  واقعیته 


نوشته شده توسط (مجید پدیده)

بلند شو ،حرکت کن


دیروز داشتم پستهای یکی از بلاگر های خوب که تازه با وبلاگش اشنا شدم رو میخوندم که بهم کلی امید داد چون تو پستاش میشد امید رو به وضوح دیدو منم که مدتیه


 داغون و پکر بودم رو از جام بلند کرد تا سری به تابلوی کایناتم بزنم و لیست اهدافمو دوباره مرور کنم

 

معمولا کیفیت زندگی انسانها رو دوچیز تعیین میکنه یکی کتابهایی که میخونیم و دیگری آدمهایی که با اونا آشنا میشیم.


امروزا کاری رو دارم انجام میدم که همه میگن تو نمیتونی و این منو بیشتر به طرف این کار سوق میده چون من معمولا آدم لجوجی هستم البته از نظر دیگران

 

مدتی تو کارام گره ای افتاده بود به اسم روزمرگی ،روزهایی که با هم تفاوتی نداشت و با خوندن پستهای این بلاگر عزیز که سرشار از حس و تکاپو بود به خودم تکونی


 دادم و به محض اینگه تصمیم به حرکت دوباره گرفتم تاثیراتش برام آشکار شد.


به خودم گفتم من آنقدر بچه پررو هستم که بتونم روی شکست رو کم کنم .


حالا اون کاری که به تازگی شروع کردم بماند ،که خودم به این اعتقاد دارم که اگه کارم بگیره میتونه تمام اهدافم رو جامه ی عمل بپوشانم.


به خودم گفتم اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی ،مردم نمیتونن خیلی از کارها رو بکنن دوست دارن تو هم نتونی اگه یه چیزی رو میخای باید به دستش بیاری پس مکث نکن....

ممنونم مگهان جان


نوشته شده توسط مجید پدیده